عملکرد رسانه های بیگانه تا آخرین نفس؛ تحریف برای تخریب
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۷۰۷۶۶
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها - برنامه امواج شبهه رادیو گفتوگو در گفت و گو با دکتر علیرضا داودی (کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه) و دکتر سیدمصطفی موسوی (کارشناس و پژوهشگر رسانه) به موضوع از مفهوم یابی تا گزاره سازی علیه اصالت رویدادها در ایران در رسانه های بیگانه را پرداخت.
سکته رسانه های بیگانه در اوج!
محمود شهیدی- کارشناس مجری: به نظر می رسد ماموریت اصلی رسانه های بیگانه این است که با تکنیک انتقال ریزمفاهیم و برجسته کردن آنها، رویدادهای اصیل را به چالش بکشند و از آنها اعتبارزدایی کنند که ممکن است این موضوع را در عرصه های مختلف داخلی مانند مسائلی همچون اعدام، برجسته سازی کشته گان، سالگردسازی و ماهگرد سازی شاهد باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داودی کارشناس و تحلیل گر حوزه رسانه در رابطه با این سوال پاسخ داد: رسانه های بیگانه بواسطه اغتشاشات سال1401 در خصوص حجاب مجموعه سناریوهای ده مرحله ای را چیده بودند که به خوبی نیز پیش می رفتند. حتی تکامل و تطور برنامه های آنان که عمدتا در شبکه من وتو و اینترنشنال اتفاق می افتاد مسیر خوبی را طی کرده بود که از یک نقطه به نقطهی دیگری به بهانهی ارتقا میدان، گزاره، محتوا، نفر و سناریو را داشته باشند به همین دلیل ماجرای طوفان الاقصی برای رسانه های بیگانه مانند یک شوک غیرقابل بازگشت تلقی می شود و سه مسئله را برای آنان ایجاد کرد. مسئله اول؛ رسانه های بیگانه براساس فلسفه ای دور هم جمع شدند. بیبیسی فارسی کلی به جزء است اما شبکهی من و تو برعکس عمل می کنند و جزء به کل است و شبکه اینترنشنال از دعواها به قبض ها و بسطها می رسد، بدون اینکه شریعتی را مطرح کند. کار او ساختن گزاره ها برای استنادات من و تو است. بعد از عملیات طوفان الاقصی، لایهی حفاظتی چیده شده بر رسانه ها به یکباره از کنترل خارج شد. وقتی ماهیت وجودی شبکه من و تو به 6وزارت خانه در رژیم صهیونیستی و ماهیت شبکه اینترنشنال به بخشی از عربستان و آمریکا برمی گردد و کوردیناتور هر دو این شبکه، انگلستان است به وضوح می بینیم که این شبکه ها مسئله ریز موضوعات را کنار می گذارند و وارد چالشی به نام ماهیت و پسا ماهیت میشوند.
رسانه های بیگانه دچار بحران ماهیت مخاطب شده اند
وی افزود: اکنون بحران اصلی این شبکه ها این است که مخاطب را نسبت به صحت ماهیت بی طرفانه قانع کند اما توانایی انجام این کار را ندارند. آنها دچار بحران ماهیت مخاطب شده اند. مسئله دوم؛ اساسا به قدری رژیم و شبکه ها دچار تناقض و تضاد شده اند که ریز موضوعات و جزئیات افزایش پیدا کرده است. بنابراین؛ دیگر امکان بهره گیری از کلیات وجود ندارد و نمی تواند از جزء به کل با هدف تحریف پیش رود. مسئله سوم؛ بحرانی جدی است که اساسا زاویه مخاطب از بسیاری موضوعات بلند شده است. در حالیکه تا سه ماه گذشته هر موضوعی از سمت آنها جامعه را درگیر می کرد و با اتفاقاتی که در غزه افتاد و با توجه به رفتار وحشی گرایانه رژیم اسرائیل مخاطب گریز از رسانه پیدا کرده است. بنابراین؛ می توان گفت که بحران هویت رسانه های بیگانه بحران پیام و مخاطب نیست بلکه بحران زمانی است که گسل بین واقعیات و حقایق آنها را بیان می کند در واقع از اینجا به بعد بحران خود شبکه است و مابقی بحران ها ذیل آن تعریف می شود.
آنجا که رسانه از میدان تولید مصداق متناقض عقب می ماند
محمود شهیدی- کارشناس مجری: وضعیت ایجاد شده میان مرکز و پیرامون در زمینه مخاطب شناسی رسانه های بیگانه چه تاثیری می تواند داشته باشد؟
داودی اظهار داشت: رسانه های بیگانه با مشکلی برخورد کرده اند که در خصوص حوادث 11سپتامبر تا قبل از اینکه آمریکا وارد افغانستان و عراق شود، روبه رو نشده بودند و به محض اینکه آمریکا وارد این دو کشور شد، رسانه های بیگانه گیرپاژ کردند ولی مسئله در دنیا به قدری سنگین بود که کمتر کسی جرات می کرد که به ریزموضاعات آن بپردازد و اکنون رسانه ها مجددا دچار همان وضعیت و اشکال شده اند. در سیاست می توان از یک واژه دو اراده متناقض بگیرید و هرکدام را به صورت هرمنوتیکوار تفسیر کرد. مانند: آزادی، استقلال، دموکراسی، حقوق بشر و .... که در رسانه ها به شدت می توان به آن ضریب داد چون سیاست مسلط و مشرف بر مفاهیم است. آنجا برای رسانه مسئله ساز می شود که مصداق متناقض تولید شده را مخاطب نباید ببیند و رسانه آن مصداق متناقض را کنار می گذارد و همان سیاست گفته شده و تفسیر یک جانبه را پیش می برد. رسانه آنجایی به مشکل می خورد که مصداق متناقض تولید، منتشر، مسلط شده است. یعنی رسانه از میدان تولید مصداق متناقض عقب مانده است.
رسانه های بیگانه عاجز از تطبیق قواره با ذهن مخاطب در میدان!
وی عنوان کرد: عمریست که رسانه های بیگانه، جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم میکنند اما اکنون با مسئله ایی تحت عنوان هتک حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی روبهرو هستند، این سوال پیش می آید که رسانه های بیگانه در مقابل آن چه می کنند؟ شبکه من و تو چرا نمیتواند ادامه دهد؟ به این دلیل که بین مفاهیم گیر کرده است و نمی تواند پاسخگوی جنایات در مقابل مخاطب باشد در نتیجه نمی توانند قواره را در میدان با ذهن مخاطب تطبیق دهند.
خودزنی اینترنشنال با بیان حقایق!
داودی بیان کرد: رسانه های بیگانه از جمله اینترنشنال به نقطه ای رسیده است که مجبور شده برای حفظ مخاطب خود انتخابی جز خود زنی با بیان حقایق ندارند.
انسجام مجدد اپوزسیون منتفی شده است
وی با تاکید بر اینکه مخاطبان باید عقبه رسانه های بیگانه را مورد بررسی قرار دهند، گفت: بعد از قضایای سال 1401، اپوزسیون به شدت منسجم شد. اما اکنون این انسجام از بین رفته است و هرکاری می کنند نمی توانند انسجام را برگردانند. رابطهی میان به هم ریختن انسجام اپوزسیون با تضعیف رژیم صهیونیستی بعد از طوفان الاقصی چیست؟ و چرا خود را به آب و آتش میزنند اما نمی توانند. اکنون رضا پهلوی در دو هفته اخیر مجدد شروع کرده است و انواع و اقسام فعالیت ها را انجام می دهند اما سوال اینجاست که چرا دیگر اپوزسیون دیگر نمی تواند منسجم شود؟ اپوزسیونی که خاستگاه آن آمریکا، انگلستان، فرانسه و رژیم صهیونیستی است. چرا اکنون که رژیم دچار ایراد شده، اپوزسیون نیز متزلزل شده است؟ وقتی رژیم صهیونیستی، اپوزسیون را سرمایه خود می داند و آنها را در انواع و اقسام نقاط نقد می کند، باید متوجه شویم که حتی چیزی تحت عنوان کشف حجاب و هزار مسئله دیگر دقیقا برنامهی تل آویوی یا با حمایت تل آویو بوده است.
عملکرد رسانه های بیگانه تا آخرین نفس؛ تحریف برای تخریب
این کارشناس افزود: اگر به رسانه های بیگانه بگویند که یک دقیقه به پایان عمرشان باقیست با این یک دقیقه برای مخاطبین چه کار می کنید؟ شک نکنید که مجددا از مفهومی تحت عنوان تحریف برای تخریب استفاده می کنند. باید مراقب باشیم؛ رسانه ای که اثبات شده آبشخورش اسرائیل است مانند فرقه ای که در ایران اثبات شده غیر از اسرائیل جایی را نمی شناسد مثل بهائی ها. بنابراین وقتی شبکه من و تو از بهائی ها حمایت می کند باید دقت داشته باشیم که چه شبکه ی عجیب و غریبی برای تولید و انتقال معنا، مفهوم و پیام طراحی می کنند و آنجا که حماس وارد عمل شد دست این شبکه رو شد.
بحران جدی در فضای جهانی و مرکز
موسوی کارشناس و پژوهشگر رسانه در ادامه این گفت و گو خاطرنشان کرد: به طور کلی در فضای توسعه معاصر کشورها مدلی تحت عنوان مدل مرکز پیرامون وجود دارد که اتفاقاتی که در مرکز و کشورهای توسعه یافته میافتد به نحوی با تاخیری در پیرامون آن نیز تکرار می شود. بسیاری از ادبیاتی که این شبکه ها وارد می کردند قرض گرفته از مرکز بوده که به دلایل نو بودن آن و امتیازات در فضای داخلی کشور میان مخاطبین نیز با اقبال روبه رو می شد. اما نکته اینجاست که اکنون فضای جهانی و مرکز دچار بحران شده است. به نحوی که در شعارهای اول از حماس و مقاومت فلسطین انتقاد می کند و پس از آن با وجود اینکه اقتصاد سیاسی خود کاملا صهیونیستی است گاهی مجبور می شود که از عملکرد اسرائیل انتقاد کند. بنابراین؛ عدم ابتکار در رسانه های فارسی زبان حول محور مسائل اخیر، دچار تزلزل و بحران شده است.
رسانه های ماهواره ای پادوی شبکه های اجتماعی!
وی افزود: تغییر اجتماعی شکل گرفته و رسانه های مرکزی مانند رسانه های ماهواره ای بعضا به قدری از گفتمان عقب می مانند که مجبورند برای جبران آنچه که در شبکه اجتماعی به عنوان حقیقت دیده می شود، خود پادوی آنان باشد و به نوعی ادبیات تغییر یافته است.
موسوی همچنین گفت: برخلاف گذشته که قدرت رسانه ای و سیاسی در دست کسانی بود که به صورت رسمی شناخته شده بودند اکنون این فضا لزوما حاکم نیست و وقتی امتیاز خبری و حقیقت میدانی در دست باشد می توان پیشتازی کرد و باید گفت دوره قدرت های صهیونیستی و رسانه های آنان تمام شده است.
گفتمان ضدصهیونیست به مرکز تبدیل می شود/ غرب در پیرامون قرار می گیرد
وی بیان کرد: به تدریج گفتمان ضدصهیونیست که معمولا در پیرامون یافت می شد، به مرکز تبدیل می شود و برای مخاطب غربی که اکنون در پیرامون قرار گرفته ما نقش مرکز را ایفا خواهیم کرد، نباید بگذاریم که رسانه های بیگانه با اعترافات نیمه به حقیقت خلاء ایجاد شده را بپوشانند.
موسوی در پایان تاکید کرد: طبیعت هر رسانه این است که برای ساخت قالب تصویری خاص خود از ریز گزاره ها برای ایجاد نهضت بهره بگیرد اما رسانه های بیگانه اساسا ابتکاری نداشتند و فقط سوار بر مطالبات و ناراحتی هایی که در جامعه ایرانی وجود داشت، شدند. ضعف آنان ما را به این نکته سوق می دهد که اگر برای آنها تاکنون فرصتی ایجاد شده که این ریزگزاره ها را به عنوان قاب خود تعریف کنند، به دلیل عدم ابتکار در داخل کشور است. ما نباید نسبت به فلسطین موضعی را اتخاذ کنیم که شبکه من و تو تبلیغ آن را می کند، باید مسئله فلسطین را در داخل کشور تبیین کنیم و با مردم خود در این خصوص شفاف سازی کنیم.
گفتنیست؛ برنامه «امواج شبهه» گفتگویی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای است، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش میشود.
علاقهمندان میتوانند نظرات خود را از طریق سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۱۰۳۵ و شماره ۰۹۰۳۹۱۳۴۷۴۴ در پیامرسانهای مجازی به اشتراک بگذارند. این برنامه به سردبیری دکتر علیرضا داودی، نویسندگی و تهیهکنندگی سیده فاطمه شعار، اجرا و کارشناسی محمود شهیدی به روی آنتن میرود همچنین در این برنامه فائزه مقدم مسئول دعوت از مهمانان، سیدهایمان مسئلهگو خبرنگار و مائده حیدری بهعنوان آیتم ساز برنامه امواج شبهه فعالیت میکنند.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: رسانه های معاند اینترنشنال رسانه های بیگانه رژیم صهیونیستی شبکه من و تو تحت عنوان رسانه ای رسانه ها شده اند شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۷۰۷۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهار نکته درباره یک خودکشی خاص در محله امیر اکرم!
گزارش بیبیسی درباره نیکا شاکرمی نشاندهنده این است که محاسبات و تمرکز شبکههای غربی پس از اوجگیری اعتراضات دانشجویان به نسلکشی در غزه، دچار تزلزل شده است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، شبکه بیبیسی جهانی بهتازگی گزارشی از کیفیت فوت نیکا شاکرمی، نوجوان جانباخته در اغتشاشات 1401 منتشر کرده و مدعی شده است ماحصل چند ماه کار تیم تحقیقاتی این شبکه است. این سومین بار است که رسانههای ضدایرانی مدعی کشف اسناد محرمانه و اختصاصی درباره نیکا شاکرمی میشوند و تلاش میکنند تا روایت های جدیدی درباره این پرونده خلق کنند.
اولین بار بیست و پنجم شهریور 1402، همزمان با سالگرد فوت مهسا امینی و فراخوان شبکههای ضدانقلاب، یک گروهک هکری موسوم به «عدالت علی»، تلاش کرد با جعل یک سند با عنوان «تجاوز به نیکا شاکرمی» ، اغتشاشات را زنده کند.
جعل این سند بهقدری عجولانه صورت گرفته بود که استانداردهای ابتدایی اسناد ارگانهای مربوطه را رعایت نکرده بود، ایراد اولیه این سند جعلی، در متن ساختگی آن بود که از فونت عربی استفاده و همچنین در تاریخ تنظیم این سند نیز بیدقتی مهمی شده بود.
در حالی که نهم دی 1401 مصادف با روز جمعه بود، عدالت علی در ایجاد این سند، این نکته را رعایت نکرده و تاریخ تنظیم این سند حساس را در یک روز تعطیل تنظیم کرده بود.
اسناد محرمانه انگلیسی درباره چیست؟
پس از عدم استقبال مردمی از فراخوانهای اغتشاش در سالگرد فوت مهسا امینی و بیتوجهی به این سند جعلی، خبرنگاران شبکههای فارسی زبان و اکانتهای سایبری ضدانقلاب، شش ماه بعد در اسفندماه 1402، دوباره این سند را بازنشر و وایرال کردند و دومین تلاش براندازان در داستانسرایی درباره نیکا شاکرمی بیثمر ماند.
طی این سالها گروههای هکری همچون عدالت علی و گروههای وابسته به منافقین چندین بار درباره موضوعات مختلف، داستانهای ساختگی متعددی طراحی کرده و خودسرانه در قالب اسناد جعلی «محرمانه» و «اختصاصی» تنظیم کردهاند.
در بسیاری از این اسناد، گافهای مبتدی متعددی مشاهده شده است. در برخی از آنها، سربرگ سند جعل شده، به وزارت اطلاعات نسبت داده شده است؛ اما به اشتباه امضای فرماندهان سپاه را پای آن درج کردند.
نکته مهم درباره این اسناد این است که طبق استانداردهای دستورالعمل تنظیم این قبیل اسناد، باید برای اسناد طبقهبندی شده، مهر طبقهبندی درج شده باشد. همچنین اسناد خیلی محرمانه نیز باید در گاوصندوق نگهداری شود و نه در سیستمهای متصل به فضای سایبری و یا اینترنتی؛ به همین خاطر اسناد شاید درز پیدا کند اما هک نخواهند شد.
اکنون با گذشت دو ماه، بار دیگر داستانی جدید درباره نیکا شاکرمی طراحی شده و این بار توسط سرویس جهانی بیبیسی در رسانهها منتشر شده است. نکته جالب گزارش بیبیسی آن است که اسناد جعلی و ادعاهای قبلی گروهک هکری عدالت علی را رد میکند و خود از نو روایتی جدید ارائه میدهد!
سرویس جهانی بیبیسی مدعی شده اسناد جدیدی از نیکا شاکرمی به دست آورده و نسبت به گروه عدالت علی فراتر گذاشته و حتی مکالمات مامورانی که شاکرمی را بازداشت کردند را در یک سند جعلی، طراحی و تبدیل به مستند کرده است. در این اسناد جدید بی بی سی فارسی با ادعا و بهانه عدم شناسایی شدن منبع اطلاعاتی مورد ادعای این شبکه، به شکل ناشیانه ای بازسازی کرده است که مشخص است منبع ادعایی حتی آشنایی اولیه با رویه مکاتبات اداری نهادهای انتظامی و امنیتی را ندارد.
در سندهای ادعایی بیبیسی، شماره پرونده سند بهطور ناشیانه حذف شده است که احتمالا به دلیل برداشت مبتدیانه سربرگ از جستجوی ساده اینترنتی است. همچنین فونت عبارت «خیلی محرمانه» که در نقطهچین درج شده، بهصورت دستی تغییر پیدا کرده و با فونت کلمات روبهرو تفاوت دارد. تصویر اول مربوط به اسنادی است که طبق روال عادی، شماره پرونده آن درج شده است؛ اما در تصویر دوم که بیبیسی منتشر کرده، این بخش حذف شده است.
بیبیسی در این گزارش ریز مکالمات مأموران را هم ساخته است و نکته جالبتر آنکه برای اطمینان از درستی آن، مدعی شده از یک افسر سابق به اصطلاح اطلاعاتی ایرانی صحتسنجی کرده است. در این صحتسنجی نیز افسر مورد ادعای بیبیسی برای صحت این ماجرا اطمینان کامل نمیدهد! بااینحال بیبیسی که خود علناً اعلام میکند که نمیتواند بهطور صددرصدی این روایت را تایید کند، اما گزارش را در سطح بینالمللی و در سرویس جهانی این شبکه منتشر کرده و حتی فعل و انفعالات ماموران را تصویرسازی کرده است!
ایراد دیگر این ادعای کذب، روایتسازی درباره «بازداشت اول و فرار نیکا شاکرمی از دست ماموران» است. در این سند پر اشکال که حتی بی بی سی هم حاضر نیست آن را قاطعانه تایید کند، گفته شده نیکا شاکرمی حدود ساعت 19:30 در شُرف بازداشت بوده که موفق میشود از دست ماموران بگریزد. در تشریح گزارش بیبیسی به استناد این سند آمده که در همین بازه زمانی بوده که با دوستانش تماس گرفته و اطلاع داده که تحت تعقیب ماموران است. در ادامه این روایت جعلی آمده نهایتا نیکا شاکرمی حدود ساعت 20:15 بازداشت میشود و در شرایطی قرار میگیرد که دیگر «امکان تماس نداشته و نهایتا به قتل میرسد».
اما این درحالی است که مادر نیکا شاکرمی در مصاحبه با رادیوفردا، رسانه وابسته به سازمان سیا، در سال 1401 گفته بود نیکا حدود ساعت 23:30 با او تماس گرفته و صدای داد و فریاد او و دوستانش در حال فرار را شنیده و این آخرین مکالمه صوتی او با دخترش بوده است!
همچنین در تصاویری که با دستور قضائی از موبایل نیکا شاکرمی پس از مرگش استخراج شده مشخص میشود که مرحوم نیکا شاکرمی در ساعت 4:57 بامداد 30 شهریور پیامکی با عنوان «تقصیر هیچکس نبود» خطاب به مادرش ارسال کرده است. بعدها پیامهای دیگری از صفحه اینستاگرامی نیکا شاکرمی استخراج شد که نشان میداد او پیش از این قضایا، از یک فروشنده اینترنتی درخواست خرید قرص برنج کرده است.
نکته قابل توجه دیگر این است که بیبیسی به دروغ، ضابط این پرونده را اطلاعات سپاه معرفی کرده و این داستان هالیوودی را بر گردن این سازمان انداخته است.
همچنین در نتیجهگیری این گزارش آمده که جسد نیکا توسط ماموران امنیتی، پس از تعدی در خیابان رها شده است! اما در تصاویر منتشر شده از محل فوت نیکا شاکرمی نشان میدهد که و از ساختمان به پایین پرتاب شده و در حیاط یک ساختمان سقوط کرده است. همچنین هیچ ردی از کشاندن جسد او و انتقالش به این محل وجود ندارد! همچنین در این تصویر بر خلاف ادعای بیبیسی، اثری از ضربات متعدد باتوم به نقاط مختلف بدن او نیست.
چرا کیس نیکا در سرویسهای اطلاعاتی غربی نمیسوزد؟
اینکه چرا برای اقدام رسانهای علیه ایران به سراغ نیکا شاکرمی رفتند، پاسخ جالبی دارد، ماجرای خودکشی نیکا شاکرمی در محله امیراکرم پتانسیلهای خاصی را برای روایتسازی چندباره معاندین و شبکههای ضدایرانی داشت.
اگر حوادث 1401 را مرور کنیم، ماجرای نیکا شاکرمی پس از دو عملیاتروانی درباره حدیث نجفی و سارینا اسماعیلزاده رخ داده بود که روایتسازی شاکرمی از دو مورد قبلی در شبکههای اجتماعی موفقتر بود. دلیل این موفقیت نیز تا حدودی وابسته به مرگ مجهول و مشکوک این دختر نوجوان بود و بخش قابل توجه دیگر آن نیز مدیون ارتباطگیری و همکاری خانواده شاکرمی با شبکههای ضدانقلاب بوده است.
خط عملیات روانی نیکا شاکرمی نیز در سال 1401 از طریق تماس یکی از اعضای خانواده با کانال ارتباطی خاص در برلین صورت گرفته و این خانواده را به رسانههای ضد انقلاب وصل کرده بود.
داستان سارینا اسماعیلزاده و نیکا شاکرمی در سال 1401 یک سناریو تکراری و کپیبرداری شده از ماجرای ترانه موسوی و عاطفه امام در فتنه سال 88 بود. ماجرای دو کشتهسازی سال 88 نیز توسط دو روزنامهنگار در خارج از کشور صورت گرفته بود که ادعا کرده بودند که دختری با نام ترانه موسوی در اغتشاشات دستگیر شده و بدنش به آتش کشیده شده است!
البته این دو خبرنگار چندی بعد با انتشار یک بیانیه اعتراف کردند که این داستانها ساختگی بوده است. گزارش نیکا شاکرمی نیز توسط دو خبرنگار به نام آیدا میلر و برترام هیل تهیه شده که نکته قابل تامل این است که صفحه توئیتری آیدا میلر در آستانه انتشار این خبر تاسیس شده و در همین ایام فعالیت در شبکههای اجتماعی را آغاز کرده است. همچنین هیچ گزارش دیگری از این خبرنگار در گذشته و در سایت بیبیسی وجود ندارد.
با توصیف نکات فوق، بیان و درک چهار نکته درباره عملیات روانی جدید بریتانیاییها ضروری است:
1- خبر تولیدشده توسط بیبیسی مشابه خبر ایجادشده توسط رویترز در آبان 98 (روایت کذب درباره قتل سارینا اسماعیلزاده) بر پایه هر چه دروغ بزرگتر، باورپذیرتر، درست شده است.
2- این گزارش آنقدر با عجله تنظیم شده که تهیهکنندگان فراموش کردهاند نام نیکا شاکرمی را در سربرگهای ادعایی وارد کنند و جزییات بدیهی را در روایت خود در نظر بگیرند. برخلاف ادعای بی بی سی مبنی بر تحقیقات چند ماهه، گزارش فوق بسیار عجولانه و به دلیل یک نیاز فوری در حوزه عملیات روانی ضد ایران تنظیم شده است.
3- پس از شکست های متوالی در منطقه، دشمن دچار اختلال ادراکی شده و با داستانسرایی در حال جبران شکست سنگین است. جبران این اقدام برعهده انگلیسیها افتاده است.
4- تحریک ذهن سیال، پویا و حساس نوجوانان و جوانان کمتجربه در مدارس و نیز تعدادی عناصر فعال در دانشگاه پشت پرده اصلی تحرکاتی است که انگلیسیها مدیریت آن را برعهده گرفتهاند، در روزهای اخیر گروهک کانون صنفی معلمان و شورای غیرقانونی هماهنگی تشکلهای صنفی از آب گلآلود شده ماهیگیری کرده و با تحریک دانش آموزان سعی دارند آنها را به خیابان بکشند!
منبع: مشرق
انتهای پیام/